«بنام خدا»
متن زیر برگرفته از کتاب “سرداران آتش” نوشته سردار شهید یزدانی است و به زندگی نامه و حوادث مهم عمر پر برکت سردار شهید حسن شفیع زاده پرداخته است. الف)زندگینامه شهید حسنشفیعزاده در مردادماه 1336 در خانوادهای مذهبی در محله لیل آباد تبریز متولد و تحت تربیت پدر و مادری مومن متدین و مقلد امام خمینی پرورش یافت. در سال 1342 تحصیلات ابتدایی را در دبستان شفق آغاز و در سال 1348 همزمان با ورود به دوره متوسطه سایه مهر پدر از سرش كوتاه شد. ایشان چون فرزند ارشد خانواده بود در این مقطع با روحیات شجاعانه و مردانگی اش عملاً غمخوار مادر فداكار و خانواده دلسوز خود گردید و به ایشان در اداره امور منزل كمك و با این كار بخشی از كمبود پدر در خانواده را جبران میكرد. دوره تحصیلات متوسطه را كه در دبیرستان امیرخیزی تبریز شروع كرده بود در خردادماه سال 1354 در رشته علوم طبیعی به اتمام رسانده و موفق به اخذ دیپلم گردید. حسن در دوران تحصیل دانش آموزی با وقار، محجوب، مؤدب و كوشا بود و همواره سعی میكرد تكالیف دینی خود را انجام دهد. از كودكی در مجالس دینی و خصوصاً برنامه های سوگواری حضرت سید الشهداء«ع» حضور یافته و عشق خدمت گذاری به آستان امام شهیدان در عمق وجودش ریشه دوانید و در ایام محرم به پذیرایی از عزاداران در مساجد میپرداخت.متن پیام برادر محسنرضایی فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
به مناسبت شهادت شهیدحسنشفیعزاده
بسم ا... الرحمن الرحیم « من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا ... علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلا » بار دیگر جبهه های نبرد، شاهد عروج پر تلالؤ ستاره درخشانی است كه عاشقانه و شتابان به دیدار معبود شتافت وتاریخسازان سنگرنشین را با یادگارهای بزرگ از خلق حماسهها رها ساخت و در جوارحقتعالی جای گرفت. «حسن» كه چون كوهی استوار بود، پایدار ماند. سخن راندن ساده نیست. سیمای او تجلی اراده و مقاومت، تلاش و پیكارش همواره الهام بخش رزمندگان بود. «حسنشفیعزاده» فرماندهتوپخانهنیرویزمینیسپاهپاسداران، به شهادت رسید. عزیزی كه ثمره سخت كوشیهای او در جبههها، همواره مشهود بود، با تقویت آتش سنگین، پیكارگران جبهه نور كه صف دشمنان را از هم میگسست و رویای خام قادسیه را به كابوسی وحشتناك بدل میساخت. اوج قدرت آتش توپخانه را جهانیان در نبردهای والفجر 8 و كربلای 5 و 8 به چشم دیدند و زبان به اعتراف آن گشودند. آنجا كه شهید عزیز و همرزمانش با آتش سهمگین، لشكریان دشمن را مضمحل و ضایعات جبران ناپذیر را بر خصم زبون وارد نمودند. او كه نخستین روزهای آغاز جنگ تحمیلی برای یاری رساندن به رزمندگان اسلام، به جبهه ها شتافت، تمام هم و توان خود را در این مسیر به كار بست و سرانجام نیز در عملیات پیروزمند كربلای 10 به مطلوب خویش رسید و به ملاء اعلا پیوست. برماست كه امانت سنگین پاسداری از مكتب رسول ا... را كه او بر دوش میكشید، همواره با توانی افزونتر بر دوش كشیم و با حضور مداوم در میدانهای رزم، تداوم بخش نبرد بی امان او باشیم و تا نابودی دشمنان و اعتلای كلمه ا... از پای ننشینیم. افتخار بر خاندان معظم شهید « حسنشفیعزاده» و مردم دلاور و غیور آذربایجان، كه چنین فرزندان گرانقدری را به اسلام و مكتب حسینی تقدیم داشتند و به حق كه صفحات گلگون تاریخ جنگ هیچگاه نام «شفیعزاده» و زحمات و تلاشهای او را از یاد نبرده و بر سینه خود ثبت و ضبط خواهد كرد. اینجانب شهادت این فرزند شجاع را به پیشگاه حضرت ولی عصر«عج» و اهالی مسلمان و قهرمان پرور آذربایجان و خانواده محترم این شهید تبریك و تسلیت عرض نموده و عظمت و رحمت و غفران الهی برای شهیدان خصوصاً شهید عزیزمان و صبر و استقامت برای بازماندگان محترم را مسئلت مینمایم. فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسن رضایی 9/2/1366