تنظیمات
اندازه فونت :
چاپ خبر
گروه : ناخلف
حوزه : مرور تاریخ و متون, مهم
شماره : 2715
تاریخ : 23 جولای, 2020 :: 14:19
زندگی نامه سردار شهید حسن طهرانی مقدم

«بنام خدا»

متن زیر به زندگی نامه سردار شهید حسن طهرانی مقدم پرداخته است.   تولد؛ 1338 حسن طهرانی مقدم در 6 آبان ماه 1338 در محله سرچشمه تهران متولد شد. آغاز تحصیلات؛ 1345 به علت شغل پدرش (محمود طهرانی مقدم)، كه به پیشه خیاطی مشغول بود، به محله شكوفه و سپس به محله بهارستان نقل مكان كرد و مقاطع ابتدایی و دبیرستان را در همین مناطق گذراند.   ورود به فعالیت‌های مسجدی در مسجد زینب كبری(س)؛ 1348 در مسجد زینب كبرای سرچشمه، زیر نظر آیت‌الله سیدعلی لواسانی امام جماعت و مدیر مسجد،‌ تعلیمات دینی و مقدمات آشنایی با اسلام را فرا گرفت و به همراه برادرانش در گروه سرود مسجد شروع به فعالیت كرد. این گروه سرود، هسته‌ اصلی گروه سرودی بود كه در روز 12 بهمن 57 در فرودگاه مهرآباد و در مراسم استقبال از امام(ره) به اجرای برنامه پرداخت. روایت آیت‌الله لواسانی از آن دوران: «محل ما خیابان امیركبیر،‌ كوچه آمیز محمود وزیر است. آنجا یك مسجد و یك حوزه علمیه داریم و خانه ما هم كنار مسجد است. وقتی می‌رفتیم برای نماز، كارهای دیگری هم می‌كردیم. مثلا با نوجوانان كارمی‌كردیم و برایشان نامه داشتیم. یك گروه سرود هم درست كرده بودیم كه در روزهای انقلاب برای خودش، برو بیایی داشت». قبولی در دانشگاه در مقطع کاردانی؛ 1356 شهید بزرگوار حاج حسن طهرانی‌مقدم پس از پایان دوره تحصیلات متوسطه در رشته صنایع(برش قطعات صنعتی) در مقطع فوق دیپلم مدرسه عالی تكنیكیوم نفیسی پذیرفته شد. همراهی در مبارزات انقلابی؛ 1357 همزمان با اوج‌گیری فعالیت انقلابی، تحت تاثیر برادرش (محمد) به صف انقلابیون پیوست. او در روزهای منجر به پیروزی انقلاب به اتفاق دوستانش در فعالیت‌های زیرزمینی، نارنجك‌های دستی می‌‌ساخت كه با استفاده از سه راهی لوله آب تولید می‌شد. شب 22 بهمن در میدان امام حسین(فوزیه سابق) با پرتاب نارنجك دستی یك خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر خودرو را به اسارت درآورد. اخذ مهندسی صنایع؛ 1358 حسن طهرانی مقدم در سال 1358، در مقطع لیسانس رشته مهندسی صنایع پذیرفته و به اخذ مدرك مهندسی در این رشته موفق شد.   عضویت در سپاه پاسدران؛ تیرماه 1359 طهرانی مقدم در 21 سالگی و در ابتدای شكل‌گیری رسمی سپاه پاسداران، به عنوان مسئول اطلاعات منطقه‌ی 3 سپاه شمال، مشغول به فعالیت شد و تا 59/7/31 در این سمت باقی ماند. در زمان بروز ناآرامی‌ها در نقاط مرزی كه مهم‌ترین آنها حوادث تجزیه‌طلبانه در كردستان بود، سپاه را در 15 ماه اول عمر خود متوجه ضرورت تقویت صبغه نظامی كرد. با این رویكرد تا شهریور 1359 كه كشور در آستانه هجوم رژیم بعث عراق قرار گرفت، حداكثر توان رزمی سپاه، تعداد معدودی گردان‌های رزمی بود كه با روش‌های چریكی وغیر كلاسیك، درگیر مبارزه با اشرار وضد انقلابیون مسلح در كردستان شدند. سنگین‌ترین سلاحی كه در آن دوران در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپاره‌انداز و آرپی‌جی و تیربار بود، در حالی كه در همین وضعیت، ضد انقلابیون در كردستان، حتی به توپخانه نیز مجهز بودند. شاید آمار كل سلاح‌های سپاه در آن مقطع از چند هزار تفنگ G3 ، كلت، آر پی‌جی و ده‌‌ها قبضه خمپاره‌انداز تجاوز نمی‌كرد. اعلام رسمی قصد ترور شهید تهرانی‌مقدم در رادیوی منافقین محمد طهرانی‌مقدم(برادر شهید) درباره تهدید كردن شهید حاج حسن تهرانی‌مقدم از سوی منافقین می‌گوید: « بردارم چند بار از جانب گروهك تروریستی منافقین تهدید شد به دلیل آن‌که موشکی به مقر منافقین در داخل خاک عراق زد. همان شب رادیو منافقین اعلام کرد این مقدم را ما می‌زنیم. زمانی که ترور شهید صیاد شیرازی را طراحی کردند، همزمان طرح ترور حاج حسن آقای مقدم را نیز در دستور کار داشتند و می‌خواستند هر دوی آنها را ترور کنند که یک گروه از آنها دستگیر شدند». جرقه‌های شكل‌گیری توپخانه سپاه؛ 1359 بعد از عملیات ثامن‌الائمه كه منجر به رفع محاصره آبادان شد‌، از جمله غنائم به دست آمده از عراق، یك آتشبار توپخانه 155 میلیمتری كششی بود كه از جانب دشمن در شمال آبادان، بین دارخوین و پل مارد مستقر بود. این آتشبار توپخانه بلافاصله تعمیر و عملیاتی شد و در همان منطقه، علیه دشمن به كار گرفته شد. سه ماه بعد در عملیات فتح بستان، مجددا یك گردان توپخانه 130 میلیمتری و یك آتشبار 105 میلیمتری پرتغالی ارتش عراق از سوی رزمندگان تیپ 14 امام حسین(ع) اصفهان به غنیمت گرفته شد كه این گردان به دستور حسین خرازی(فرمانده تیپ) سازماندهی شده و در عملیات فتح‌المبین در پشتیبانی از گردان‌های مانوری بسیجی مبادرت به اجرای آتش كرد. این دو اتفاق، مبدا شكل‌گیری توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. شهادت برادر؛عاشورای 59 علی طهرانی‌مقدم، ظهر عاشورای سال 59 در اوایل جنگ و در محاصره سوسنگرد به شهادت رسید. مسئولیت تطبیق آتش خمپاره‌ای سپاه در قرارگاه كربلا در عملیات طریق‌القدس؛ آذر 1360 حاج حسن بعد از عملیات ثامن‌الائمه، متوجه ضعف آتش پشتیبانی خودی مستقر در خطوط مقدم جنگ شد،. مدت‌ها روی این موضوع فكر كرد و سرانجام در پاییز 1360 طرح ساماندهی آتش پشتیبانی (خمپاره‌اندازها) را به صورت سنجیده و مدون تقدیم حسن باقری كرد. نامه را محسن رضایی(فرمانده وقت كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امضا كرد و تحویل حسن باقری داد و حسن باقری آن را به حسن مقدم داد. حاج حسن نامه تایپ شده را خواند و دید طرح خودش درباره ساماندهی خمپاره‌اندازها به منظور پشتیبانی از نیروهای پیاده است. در نامه خطاب به فرماندهان قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح سپاه در جبهه‌های جنوب آمده بود: «برادر حسن مقدم به عنوان فرمانده پشتیبانی‌كننده آتش‌های خمپاره‌ای سپاه معرفی می‌شوند؛ لازم است با او همكاری كنید». تاسیس توپخانه سپاه؛ 1361 شهید حسن طهرانی‌مقدم این اتفاق را این‌گونه روایت می‌كند: «عملیات فتح‌المبین تمام شد. من در سپاه شوش وقتی گزارش را به آقا رشید می‌دادم، دیدم آقا رشید باخنده می‌گوید«مقدم برو توپخانه سپاه را سازماندهی كن. برو سراغ توپخانه». گفتم آقا رشید ما داریم خمپاره را سازماندهی می‌كنیم. در عملیات فتح‌المبین (اگر اشتباه نكنم)148 قبضه انواع توپ‌های روسی به غنیمت سپاه درآمده بود. آن موقع سپاه 9 تیپ داشت. قرار شد برویم آن توپ‌ها را بیاوریم و سازماندهی كنیم. شهید بزرگوار حسن شفیع‌زاده اولین نفری بودكه رفتم دنبالش. بعد از عملیات فتح‌المبین از تیپ‌المهدی شوش آوردمش پیش خودم و آقای محمد آقایی كه از مسئولین توپخانه سپاه بودند، به انضمام شهید ناهیدی. این بچه‌های نخبه باهوش را جمع كردیم و توپخانه سپاه راتشكیل دادیم».   روایت برادر شهید از شكل‌گیری توپخانه سپاه پاسداران برخی دوستان زمانی که شنیدند یک جوان متعهد به عنوان فرمانده توپخانه انتخاب شده،‌ خندیدند و برخی هم به تمسخر گرفتند و گفتند که نه توپی وجود دارد و نه توپخانه‌ای، اما برای توپخانه فرمانده گذاشته‌اند! اخوی ما همان موقع گفت توپ‌های ما آن طرف است و اشاره کرد به نیروهای صدامی. چند روز بعد عملیاتی شکل گرفت که با انجام موفقیت‌آمیز آن، موفق شدند یک گردان توپخانه ارتش رژیم صدام را به غنیمت بگیرند و با همین توپ‌های غنیمتی، توپخانه سپاه شکل گرفت. ایشان در همان زمان موفق شد سازمان توپخانه را پایه‌ریزی کند.     راه‌اندازی مركز تحقیقات فنی توپخانه در اهواز؛ 1361 شهید طهرانی مقدم از راه‌اندازی این مركز اینگونه یاد می‌كند: «در آن زمان توپ‌های غنیمتی ما 156 قبضه بود كه همه آنها در دشت عباس و چناله به غنیمت گرفته شده بودند. ما برادران ارتشی را برای آموزش این توپ‌ها دعوت كردیم كه یك تیم از توپخانه‌ ارتش برای ما اعزام شد و وقتی توپ‌ها را دیدند گفتند این توپ‌ها روسی هستند و آموزشی كه ما دیده‌ایم توپ‌های آمریكایی بوده و كاربرد این توپ‌ها را نمی‌دانیم. ما می‌خواستیم از این توپ‌ها در عملیات بیت‌المقدس استفاده كنیم ولی هیچ آموزشی ندیده بودیم. توپ‌های زیادی با مهمات خوبی داشتیم ولی برای ما كارآمد نبودند. برادر بهمن چیره‌دست به دلیل تخصصی كه داشتند، توپ‌ها را راه‌اندازی كردند و مركز تعمیر و نگهداری توپخانه راه‌اندازی شد و توپ‌ها راهی عملیات شدند. دومین نفری كه به یاری ما شتافت،‌ شهید ناهیدی بود كه آموزش‌های لازم را خیلی با حوصله برای استفاده از وسایل غنیمت گرفته شده مثل ترتیل‌های فلزی،‌ دوربین‌های پاكدو و تجهیزات نشانه‌روی به ما دادند». آغاز زندگی مشترك؛ 1361 پدر حاج حسن (محمود طهرانی‌مقدم) در سال 1361 از دنیا رفت و حسن با وجود مشغله فراوان در جنگ با اصرار خانواده، زندگی مشترك را آغاز كرد. راه‌اندازی فرماندهی موشك سپاه؛ آبان 1362 روایت سردار زهدی:«آبان سال 1362 به برادر حسن تهرانی‌مقدم كه صاحب ایده‌های بزرگی در این زمینه بود،‌ ماموریت راه‌اندازی و سازماندهی "فرماندهی موشكی زمین به زمین سپاه" محول شد». شلیك توپ به سمت بصره؛ بهمن 1362 حضرت امام(ره) با مقابله به مثل حملات موشكی عراق موافقت كردند. جمهوری اسلامی ایران در آن زمان فاقد سامانه موشكی بود و مقابله به مثل، تنها در سطح توپخانه‌ای صورت می‌گرفت. در جلسه‌ای كه سردار مقدم به عنوان فرمانده توپخانه سپاه حضور داشت،‌ قرار شد شهر بصره با توپ‌های 130 میلیمتری كه حداكثر برد آنها 28 تا 30 كیلومتر بود، مورد حمله توپخانه‌ای قرار گیرد. شلیك اولین موشك به سمت عراق؛اسفند 1363 21 اسفندماه 1363 اولین موشك ایران به كركوك شلیك شد. دومین موشك هم در بامداد 1364/12/23 به بانك 18 طبقه رافدین بغداد اصابت كرد و موشك بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود 200 نفر از فرماندهان عراقی را به هلاكت رساند. روایت سردار زهدی از این اتفاق به این شكل است: «وقتی كه بنا شد اولین موشك را خود برادران سپاه به سمت بغداد شلیك كنند، با هم به كرمانشاه رفتیم. مقدمات كار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتیم. مرحوم شهید مقدم پیشنهاد كرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا به زبان فارسی با خدا صحبت كرد و گفت: «خدایا ما نمی‌خواهیم مردم عراق را بكشیم. ما می‌خواهیم نظامیان را از بین ببریم كه هم ما و هم عراقی‌ها را می‌كُشند. خدایا این موشك را به باشگاه افسران بزن». موشك شلیك شد و همه پای رادیو نشستیم. پس از چند دقیقه رادیو بی‌بی‌سی اعلام كرد "یك موشك، باشگاه افسران بغداد را منهدم كرده و تعداد زیادی از افراد حاضر در آن كشته شده‌اند". من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم این به هدف خوردن موشك نتیجه اخلاص و پاكی تو بود».   انتصاب به عنوان فرمانده موشكی نیروی هوایی سپاه؛ شهریور 1364 پس از صدور فرمان تاریخ امام (ره) مبنی بر تشكیل نیروهای سه گانه سپاه پاسداران،‌ شهید مقدم در سال 1364 به سِمت فرماندهی موشكی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. روایت محسن رضایی از این ماجرا بدین ترتیب است: «جنگ شهرها كه آغاز شد، صدام به شدت شهرهای ما را با موشك و بمباران هوایی مورد حمله قرار می‌داد و فشار خیلی زیادی روی ما می‌آمد. من یك روز برادر محسن رفیقدوست را كه مسئول لجستیك سپاه بود خواستم و گفتم ما چاره‌ای نداریم جز اینكه جواب موشك‌ها را با موشك بدهیم، لذا ایشان را فرستادیم سوریه و لیبی و در آخر جنگ هم كره شمالی. بعد دیدم باید ساماندهی موشك‌ها را خودمان انجام دهیم. بعد از مشورت با برادران رشید، صفوی و شمخانی به این نتیجه رسیدم كه فرد مناسب برای این كار حسن تهرانی است. ایشان را فراخواندیم و گفتیم توپخانه را بسپار به شفیع‌زاده و خودت با تیمی از دوستانت یگان موشكی را تشكیل دهید. ایشان كمی به من نگاه كرد و چیزی نگفت. بعدها برادر جعفری مسئول زرهی سپاه به من گفت در سوریه كه بودیم حسن به من گفت: برادر محسن از من خواسته تیپ موشكی تشكیل بدهم. توپخانه را می‌شد كاری كرد، ولی موشك‌ها خیلی پیچیده‌اند. به هر حال باید با توكل این كار را انجام دهیم».   تلاش برای استقلال در صنعت موشكی؛ 1365 از 20 مرداد 1365 تا 10 دی 1365 بعد از عملیات والفجر 8 و قبل از كربلای 4، لیبیایی‌ها در همكاری موشكی كارشكنی كردند و ما توان جواب دادن نداشتیم. ما در 20 مرداد 1365، پالایشگاه نفتی الدوره عراق را زدیم. در این مقطع پنج موشك زدیم ولی به دلیل كارشكنی لیبیایی‌ها 35 روز توان پاسخ نداشتیم. لیبیایی‌ها 38 ایراد روی سكوی قطعات گذاشته بودند. بعضی از قطعات همزمان با مذاكراتی از كره شمالی وارد شد. به روایت محسن رضایی: «قذافی فكر كرده بود با دادن تعدادی موشك می‌تواند دل مارا به دست بیاورد و امام بعد از گذشت چند سال از انقلاب به او اجازه ملاقات می‌دهد كه به ایران بیاید، بنابراین چندین موشك به همراه لانچر پرتاب و تعدادی كارشناس را به ایران فرستاد. همین كه ما مشغول كار با آنها شدیم، شنیدیم كه پادگانی كه برایشان در نظر گرفته‌ایم را ترك كرده‌اند و به همراه قطعاتی از موشك‌ها به سفارت لیبی رفته‌اند، به طوری كه نمی‌توان از موشك‌ها استفاده كرد. حسن و تیمش ظرف دو ماه این موشك‌ها را عملیاتی كردند و به محض اینكه عراق موشك زد، ما هتل الرشید را كه محل تجمع دیپلمات‌ها بود زدیم». راه‌اندازی یگان موشکی حزب‌الله در لبنان به روایت برادر؛ 1366-65 محمد طهرانی مقدم برادر شهید از این رویداد چنین سخن می‌گوید: «حاج حسن‌ حتی به لبنان هم آمد و یگان موشکی حزب‌الله را در آنجا ایجاد کرد. تقریباً در سال 66-65 بود. بچه‌های حزب‌الله لبنان بسیار دوستدار حاج حسن‌آقا بودند. با کارهایی که ایشان انجام داد، حزب‌الله موفق به تجهیز سلاح‌هایی شد که هرگاه صهیونیست‌ها شرارتی می‌کردند، با پاسخ دندان‌شکن مواجه می‌شدند. الان هم قاطعانه بگویم، رژیم صهیونیستی اگر هرگونه عملیات یا تهدیدی را علیه جمهوری اسلامی داشته باشد، از ناحیه موشک‌های حزب‌الله لبنان مشت محکمی را دریافت خواهد کرد که قلب تل‌آویو را زیر و رو می‌کند. باید بگویم بهترین هدیه حاج حسن آقا به مردم و حزب الله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات  موشکی به  این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزب الله و بچه‌های حماس علیه صهیونیست‌ها مدیون همین آینده‌نگری ایشان بود که رزمندگان حزب‌الله را آموزش دادند. از همین طریق بود که حزب‌الله توانست سیستم موشکی‌اش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشرفت رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شد بلکه تمام نقشه‌های صهیونیست‌ها را نقش بر آب کرد».     دستیابی به "نازعات" اولین موشک ایرانی؛ 1366 به روایت سردار نامی: «همزمان با انجام عملیات‌های مقابله به مثل موشكی و با پیگیری‌هایی كه خود سردار مقدم داشتند، در اواخر جنگ به یك سامانه موشكی و راكت ساخت داخل دست پیدا كردیم به نام راكت نازعات، كه بردش بین 80 تا 120 كیلومتر است و با تلاش‌هایی كه انجام داده بودند به 150 كیلومتر رسیده بود. از دلایل طراحی و ساخت این سامانه، كمك در كنار موشك اسكاد بود كه بتواند با یك نواخت تیر بالا قدرت مقابله با جنگ شهرها را داشته باشد. موشك اسكاد، موشك گران قیمتی است و به لحاظ آماده‌سازی و كم و كیف پرتاب برای اهداف خاص استفاده می‌شود. ما بعضا اهدافی داشتیم با ابعاد گسترده كه حتما نیاز به دقت یا قدرت انفجار زیاد داشت، منتها تنها سامانه‌ای كه داشتیم همین اسكاد بود و لذا از همان مقطع، همزمان با فعالیت تحقیقاتی جهت ساخت موشك‌های اسكاد، ساخت سامانه‌های ارزان قیمت و دارای قدرت مانور بالاتر نیز آغاز شد، تا بتوانیم بعضی از اهدافی را كه ارزش و اهمیت چندانی ندارد با آن سامانه مورد اصابت قرار بدهیم. همانجا تلاش و پیگیری برای ساخت و تولید موشك نازعات در اولین قدم طرح‌ریزی شد و در دستور كار قرار گرفت كه ما در پایان جنگ، یعنی اواخر سال 1366 موفق شدیم به این سامانه دست پیدا بكنیم». شركت در عملیات مرصاد؛ مرداد 1367 به روایت سردار نامی: «در بحبوحه عملیات مرصاد دیدیم سردار مقدم به عنوان یك خدمه پای یك خمپاره 120 در حال شلیك به سمت دشمن و منافقین است. سردار مقدم یعنی كسی كه به عنوان فرمانده موشكی در حال انجام وظیفه بود وقتی ضرورت را احساس می‌كند، می‌آید به عنوان یك خدمه 120 به مقابله با دشمن». موفقیت در ساخت شهاب3 ؛ 1377 روایت سردار «عباس خانی آرانی» جانشین فرمانده توپخانه و موشكی نیروی زمینی سپاه، از این اتفاق بدین ترتیب بود: «درست است كه وزارت دفاع به عنوان واحد پشتبیانی كننده نیروهای مسلح در بحث ساخت موشك «شهاب 3» وارد می‌شود، اما عمده كارهای تحقیقاتی‌اش را شهید مقدم انجام داده بود. این شهید عزیز عقیده داشت نباید چیزی را دیگران بسازند و بعد آن را به ما بدهند. به عبارت دیگر می‌گفت اگر نیروهای مسلح ما درك كردند بنابر نوع تهدید به چه ابزاری برای مقابله نیاز دارند، باید برای تولید آن گام بردارند. زیرا متخصصان داخلی كشورمان از توانمندی و قدرت عمل بسیار بالایی برخوردار هستند».     ساماندهی صعود بزرگ به قله دماوند؛ 1381 روایت سردار «یدالله مكاری» مسئول هیات كوهنوردی سپاه از این صعود بدین شكل است: «كاری كه سردار حسن مقدم انجام داد، كاری بس دشوار و بزرگ بود ولی از آنجا كه قربة الی‌الله بود و همراه با توكل و نشأت گرفته از نام ائمه و یاری گرفتن از آنها بود،‌ باموفقیت به انجام رسید. صعود به قله دماوند بدون شك برای اولین و آخرین بار بود كه اجرا شد. در سالروز میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) از چهارده یال كوه دماوند با نام چهارده معصوم با شركت 5 هزار كوهنورد از سراسر رده‌های سپاه انجام شد كه از این تعداد، 4137 نفر آنان موفق به صعود بر بام ایران یعنی قله دماوند شدند و حدیث كسا را آنجا قرائت كردند». جانشین نیروی هوا فضای سپاه؛ 1384 شهید طهرانی مقدم در تاریخ 1384/7/1 به عنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوا فضای سپاه پاسداران منصوب شد. رئیس سازمان جهاد خودكفایی سپاه؛ آذر 1385 25 آذرماه 1385 بود كه حاج حسن مقدم به عنوان مشاور فرمانده كل سپاه در امور موشكی و رئیس سازمان خودكفایی سپاه انتخاب شد. شهادت سردار حسن طهرانی‌مقدم تا روز آخر عمر نیز به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر بنایی مشغول کارهای علمی و تحقیقاتی بود و در روز شهادتش در پادگان امیرالمومنین(ع) شهرستان ملارد در حالی که برای آزمایش موشكی، آماده می‌شد، بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یاران شهیدش (احمد كاظمی، حسن شفیع زاده، حسن غازی،‌ غلامرضا یزدانی، علیرضا ناهیدی، مصطفی تقی‌خواه و ...) پیوست.

© 2024 تمام حقوق این سایت برای سردار شهید یزدانی محفوظ می باشد.